Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-02@21:22:17 GMT

ماجراهای تکان‌دهنده عامل قتل‌های خانوادگی

تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۸۹۸۵

محکوم 31 ساله ای که پس از یک سال فرار از زندان با رصدهای اطلاعاتی نیروهای کلانتری معراج مشهد دستگیر شد، درحالی ماجراهای تکان دهنده ای از جنایت های خانوادگی خود را بازگو کرد که مدعی بود بعد از تحمل 10 سال زندان از قصاص نجات یافته اما ...

به گزارش خراسان، سه شنبه شب گذشته، ماموران کلانتری معراج مشهد با رصدهای اطلاعاتی و بهره گیری از منابع و مخبران به سرنخ هایی از یک قاتل فراری سنگدل دست یافتند که در کوی نجف مشهد به طور مخفیانه زندگی می کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طولی نکشید که کلمات رمزآلود در بیسیم های پلیس به هم پیوستند و مشخص شد قاتل مذکور بهمن سال گذشته و پس از یک مرخصی چند روزه، از زندان مرکزی گریخته  و دیگر به زندان بازنگشته است.

بنابراین با دستور سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد) ماموران انتظامی سوابق محکوم فراری را که از سوی اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تحت تعقیب بود، از دل رایانه بیرون کشیدند و این گونه مشخصات و تصویر فردی بر صفحه نمایشگر رایانه نقش بست که بررسی ها نشان داد وی از مجرمان خطرناکی است که علاوه بر جنایت های خانوادگی ،سابقه جعل را نیز در پرونده سیاه خود دارد.

به همین دلیل گروهی ویژه از نیروهای کار آزموده کلانتری به فرماندهی سرگرد امیر رضا فعال(رئیس کلانتری معراج)عازم کوی نجف در بولوار توس شدند و مخفیگاه محکوم فراری را به طور نامحسوس محاصره کردند. دقایقی بعد با هماهنگی های قضایی، نیروهای انتظامی وارد سوئیت اجاره ای شدند و در حالی حلقه های قانون را بر دستان جوان یاد شده گره زدند که در خواب عمیقی فرو رفته بود.

با انتقال وی به مرکز انتظامی بررسی های تخصصی در این باره آغاز و مشخص شد که وی از سال 90 در گناباد دستگیر و در زندان وکیل آباد مشهد تحمل کیفر می کرد که بعد از فرار از زندان،از سوی اجرای احکام کیفری تحت تعقیب قرار داشت.

این محکوم فراری دقایقی قبل از انتقال به زندان، درباره ماجراهای تکان دهنده جنایت های خانوادگی به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان پاسخ داد. آن چه می خوانید نتیجه گفت وگو با مجرمی است که سرگذشت هولناکی دارد.

نامت چیست؟ ایمان-م

چند ساله هستی؟الان 31 سال دارم.

به چه جرمی در زندان بودی؟ قتل

از چه سالی دستگیر شدی؟سال 90 چند روز بعد از قتل پدرم دستگیر شدم.

درمشهد؟نه در گناباد

اهل گنابادی؟بله!آن جا متولد شدم ولی دوران کودکی عجیبی داشتم.

چطور؟چون پدرم مردی خلافکار بود و سوابق زیادی داشت. زمانی که 7 ماه بیشتر نداشتم خانواده ام مرا به زوجی سپردند که دارای فرزند نبودند،درواقع مرا آن زوج بزرگ کردند و تا 9 سالگی به مدرسه فرستادند اما بدبختی های من از روزی شروع شد که دوباره خانواده‌ام به سراغم آمدند و مرا از آن زوج تحویل گرفتند و این گونه سرنوشتم به بدترین شکل رقم خورد.

 این ماجرا که می گویی چگونه شروع شد؟ من یک برادر بزرگ تر از خودم داشتم که نامش« امید» بود، البته پدر و مادرم او را هم در دوران نوزادی به بهزیستی سپرده بودند ولی بعد مادربزرگم و خانواده‌ام او را زمانی که حدود ۱۲ سال داشت دوباره از بهزیستی تحویل گرفتند. او گفته بود من به خاطر دارم که برادر کوچک‌تری هم داشتم به همین دلیل مادربزرگم که زن معروفی در گناباد است بعد از جست وجوهای فراوان مرا پیدا کرد و از آن زوج تحویل گرفتند. از آن روز به بعد هم سرنوشتم تغییر کرد و بدبختی‌هایم شروع شد.

چرا؟ تو که خانواده خودت را پیدا کرده بودی؟ من قدم در خانواده‌ای خلافکار گذاشته بودم که همه آن ها معتاد بودند و به چیزی رحم نمی‌کردند. برادرم که از من بزرگ تر بود مرا با خودش به مکان‌های ناجور و پاتوق‌ها می‌برد و با سوء استفاده از من هزینه‌های اعتیادش را تامین می‌کرد .پدرم نیز سوابق متعددی داشت و به هر خلافی دست می‌زد .آن ها مرا کتک می‌زدند، می‌سوزاندند و آزارم می‌دادند تا این که بالاخره در این اوضاع آشفته و وحشتناک بزرگ شدم و به سن سربازی رسیدم ولی از خدمت سربازی فرار کردم و به گناباد برگشتم.

 مجردی ؟بله وقتی از سربازی فرار کردم، پدرم پیشنهاد کرد که مرا داماد کند ولی به او گفتم نه! تو می‌خواهی باز مرا کتک بزنی و بالاخره به حرفش گوش نکردم!
ماجرای قتل برادرت چه بود؟ روزی پدرم که فقط 3 روز بود از زندان آزاد شده بود با برادرم به کل کل افتاد و با هم درگیر شدند ،چند روز بعد از این مشاجره و درگیری، دوباره برادرم با پسر عمویم درگیر شده بود.من هم سوار بر موتورسیکلت آن روز خانه عمویم بودم. پدرم او را به داخل منزل عمویم کشید و با کارد 3 ضربه به پهلویش زد، او می‌خواست همان جا برادرم را به قتل برساند ولی پشیمان شد. بعد به پیشنهاد پدرم پیکر مجروح او را به اطراف پلیس راه گناباد بردیم و آن جا در میان زباله‌ها انداختیم، سپس پدرم از من خواست که با سنگ ضرباتی هم به سر برادرم بزنم. البته همه ما از پدرم وحشت داشتیم و از او خیلی می ترسیدیم به همین خاطر هم من با سنگ ضرباتی به سر برادرم زدم و سپس جسد او را در همان محل به آتش کشیدیم .

پس چرا پدرت را کشتی؟ بعد از ماجرای قتل برادرم حدود یک هفته بود که مادربزرگم مرا تشویق می‌کرد تا پدرم را هم بکشم وگرنه او مرا هم می‌کشد! به همین خاطر من از ترس، نقشه قتل پدرم را کشیدم. سال ۹۰ بود که پدرم به خانه مادربزرگم آمد. برادر کوچک‌تری داشتم که خردسال بود. او را از خانه بیرون کردم و در یک لحظه پدرم را دیدم که می‌گفت: باید بروی برای من مواد بگیری! آن قدر تزریق کرده بود که نشئه نشئه بود! او را روی زمین انداختم و با کارد گلویش را بریدم بعد هم با همان چاقو او را سوراخ سوراخ کردم...

 جسد را چه کردی؟بعد از قتل با همدستی یکی از بستگانم، پیکرش را در خانه مادربزرگم داخل چاه انداختم ولی آن ها موضوع را به نیروهای انتظامی اطلاع داده بودند که پلیس گناباد مرا دستگیر کرد و جسد را از چاه بیرون کشیدند!

چه زمانی به زندان مشهد منتقل شدی؟ من از سال 90 که دستگیر شدم در زندان گناباد بودم ولی بعد ازیک سال به زندان مشهد منتقل شدم و تا سال 97 در زندان مشهد بودم که دوباره به زندان تایباد رفتم چون به پرداخت دیه سنگین محکوم شده بودم.

یعنی اولیای دم از خون خواهی گذشتند؟ بله! مادر بزرگم ودیگران رضایت دادند و حکم قصاص نفس لغو شد ولی به خاطر پرداخت دیه هنوز در زندان بودم. وقتی به گناباد منتقل شدم مرا به «بند باز» انتقال دادند.

پس چرا دوباره زندانی شدی؟چون در بیرون زندان خیلی شلوغ کاری کردم و جرایم دیگری هم مرتکب شدم.

جعل اسناد را هم در همین زمان انجام دادی؟ آن سابقه مربوط به جعل اسناد نیست، به خاطر چک پول تقلبی که داشتم دوباره دستگیر شدم و این بار دادستان اجازه نداد در زندان باز باشم به همین دلیل باز هم به داخل زندان رفتم و بعد به مشهد انتقال یافتم که تا سال1401 در زندان مشهد بودم.

چگونه فرار کردی؟ یک مرخصی چند روزه در بهمن سال گذشته گرفتم ولی دیگر آن قدر خسته شده بودم که تصمیم به فرار گرفتم. بعد هم آمدم در منطقه نجف یک سوئیت اجاره کردم که کسی به من مشکوک نشود!

چگونه دستگیر شدی؟ نمی دانم نیروهای انتظامی چگونه رد مرا در این منطقه زدند اما وقتی خواب بودم با سرو صداها بیدار شدم وپلیس را روی سرم دیدم ...
پشیمانی؟ خیلی! ای کاش ...

منبع: تابناک

کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران یمن موساد حملات موشکی سپاه کریم مجتهدی پاکستان ماجرا تکان دهنده قتل تیم ملی فوتبال ایران یمن موساد حملات موشکی سپاه کریم مجتهدی پاکستان زندان مشهد دستگیر شد چند روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۸۹۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعترافات تکان دهنده عضو گروهک انصارالفرقان + ویدئو | هم این دنیا را خراب کردم هم آن دنیا را | ۱۱ تومان ارزش نداشت دماغ کسی را خون کنم!

دریافت 11 MB

به گزارش همشهری آنلاین، گروهک تروریستی موسوم به «انصار الفرقان» با تکیه بر حمایت مالی دشمنان انقلاب و نظام تاکنون تعدادی از حافظان امنیت در حوزه استان سیستان و بلوچستان را به شهادت رسانده است.

در این فیلم اعترافات عضو بازداشت‌شده گروهک انصارالفرقان درباره یکی از سرکردگان گروهک معروف به «گرگین» و جنایات این گروهک تروریستی را مشاهده می‌کنید.

تروریست الیاس قنبرزهی معروف به «گرگین» برای کاسبی پول ترور فرزندان ملت و جنایت را در دستور کار قرار داده بود.

همدست تروریست الیاس قنبرزهی درباره اقدامات این گروه می‌گوید: در پاکستان آموزش‌های لازم را فرا گرفتیم و برای انجام عملیات به اطراف زاهدان آمدیم؛ در چند عملیات مختلف چند سرباز و بسیجی را کشتیم؛ در پلیس راه زاهدان و خاش چند عملیات داشتیم.

مهمترین اقدمات تروریست الیاس قنبرزهی راه‌اندازی شبکه تروریستی در کورین و زاهدان و انجام بیش از 16 اقدام تروریستی طی دو سال گذشته بوده که به شهادت ده‌ها تن از فرزندان دلیر این مملکت منجر شده است.

همدست  ‌تروریست الیاس قنبرزهی معروف به «گرگین» با تشریح عملیات تروریستی گروهک انصار الفرقان تأکید کرد: گرگین در هر جایی که عملیاتی انجام می‌داد تعداد کشته‌ها و مجروحان را برای اینکه پول بیشتری دریافت کند افزایش می‌داد و تمام اقدامات تروریستی که انجام می‌داد فقط برای پول بود.

این تروریست با اعلام پشیمانی از انجام اقدامات تروریستی که در زاهدان و دیگر نقاط سیستان و بلوچستان با دستور الیاس قنبرزهی انجام می‌داد، گفت: در تمام عملیات‌ها فردی از مراحل کار ‌فیلم می‌گرفت و ‌به طور گسترده در فضای مجازی پخش می‌کرد؛ الآن که به اقدامات تروریستی که انجام داده‌ام نگاه می‌کنم می‌بینم اشتباه کرده‌ام، برای تمام این کشتارها فقط 11 میلیون تومان پول گرفته و بسیار پشیمانم.

وی با ابراز اینکه "تمام کارهایم اشتباه بوده است و هم این دنیای خود و هم آخرتم را خراب کردم."، گفت: جوانان سیستان و بلوچستان هوشیار باشند و بدانند این ترویست‌ها فقط پول می‌گیرند تا جوانان را خراب کنند و هیچ‌گاه دلسوز مردم نیستند و جوانان اگر کشور و شهر خود را دوست دارند باید از آنها دوری کنند و اگر کسی از این تروریست‌ها با آنها ارتباط گرفت فوراً به مأموران اطلاعاتی خبر بدهند.

کد خبر 848282 منبع: فارس برچسب‌ها ترور خبر ویژه تروریسم در ایران

دیگر خبرها

  • فیلم| ویدیوی تکان دهنده از صحبت‌های کودک فلسطینی که تمام اعضای خانواده‌اش به شهادت رسیدند
  • روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه
  • گزارش تکان‌دهنده نهاد فلسطینی از جنایات اسرائیل | از بریدن سر، دست، پا و شکم و درآوردن لباس شهدا تا دفن آنها در زباله‌ و...
  • گزارش تکان‌دهنده نهاد فلسطینی از جنایات اسرائیل/ از مثله کردن شهدا تا دفن آنها در زباله‌
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از بی‌اعتمادی جامعه ایران نسبت به همدیگر، رسانه و مسئولان (فیلم)
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از وضعیت جامعه
  • قتل تکان‌دهنده ملکه زیبایی اکوادور در ملأعام
  • اعترافات تکان دهنده عضو بازداشت شده گروهک تروریستی انصارالفرقان /برای تمام این کشتارها فقط ۱۱ میلیون تومان پول گرفتم
  • اعترافات تکان دهنده عضو بازداشت شده گروهک انصارالفرقان منتشر شد
  • اعترافات تکان دهنده عضو گروهک انصارالفرقان + ویدئو | هم این دنیا را خراب کردم هم آن دنیا را | ۱۱ تومان ارزش نداشت دماغ کسی را خون کنم!